شهلا کرائی؛ منصور سودانی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ غلامحسین مکتبی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مهارتهای حل مشکل خانواده در دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران بود. طرح پژوهشی حاضر، نیمه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از بین افراد داوطلب 40 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شد و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزار مورداستفاده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مهارتهای حل مشکل خانواده در دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران بود. طرح پژوهشی حاضر، نیمه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از بین افراد داوطلب 40 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شد و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش مقیاس حل مشکل خانواده بود. ابتدا روی هر دو گروه پیشآزمون اجرا گردید، سپس آموزش هوش هیجانی به مدت 8 جلسهی 90 دقیقهای و یکبار در هفته روی گروه آزمایش اجرا و پس از اتمام برنامه آموزشی، دو گروه در مرحله پسآزمون و پیگیری یکماهه به ابزار پژوهش پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد آموزش هوش هیجانی باعث افزایش توانایی حل مشکل خانواده و بهبود رابطه در دانشجویان متأهل گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پسآزمون و پیگیری شده است.
سکینه حیدری؛ غلامحسین مکتبی؛ منیجه شهنی ییلاق
دوره 19، شماره 1 ، تیر 1391، ، صفحه 43-62
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسهی دانشآموزان دختر موفق و ناموفق دبیرستانی از لحاظ سبکهای اسنادی و خودناتوان سازی با کنترل هوش، در شهر اهواز میباشد. جامعهی آماری این مطالعه را تمام دانشآموزان دختر موفق و ناموفق سال اول دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 90-1389 تشکیل داده است. از این جامعهی آماری، نمونهای به تعداد 100 نفر (50 نفر دانشآموز ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسهی دانشآموزان دختر موفق و ناموفق دبیرستانی از لحاظ سبکهای اسنادی و خودناتوان سازی با کنترل هوش، در شهر اهواز میباشد. جامعهی آماری این مطالعه را تمام دانشآموزان دختر موفق و ناموفق سال اول دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 90-1389 تشکیل داده است. از این جامعهی آماری، نمونهای به تعداد 100 نفر (50 نفر دانشآموز موفق و 50 نفر دانشآموز ناموفق). با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامهی سبکهای اسنادی سلیگمن و سینگ (ASQ)، پرسشنامهی خودناتوان سازی رودوالت (SHS)، آزمون هوشی ریون و میانگین معدل سال سوم راهنمایی و نیم سال اول سال اول دبیرستان استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که بین دانشآموزان دختر موفق و ناموفق از لحاظ نوع سبکهای اسنادی (و خرده مقیاسهای آن) تفاوت معنیدار وجود دارد. به علاوه، خودناتوان سازی و خرده مقیاسهای آن در دانشآموزان ناموفق بالاتر از دانشآموزان موفق بود.
سیروس عالیپور بیرگانی؛ غلامحسین مکتبی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ ناهید مفرد نژاد
دوره 18، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 135-154
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی با خودناتوانسازی تحصیلی و مقایسه شیوههای فرزندپروری از لحاظ متغیر اخیر در دانشآموزان سال سوم دبیرستانهای شهرستان بهبهان بود. جامعهی آماری این پژوهش را تمام دانشآموزن دختر و پسر سال سوم دبیرستانهای شهرستان بهبهان، در سال تحصیلی 90-1389، تشکیل داده است. از این جامعه آماری، نمونهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی با خودناتوانسازی تحصیلی و مقایسه شیوههای فرزندپروری از لحاظ متغیر اخیر در دانشآموزان سال سوم دبیرستانهای شهرستان بهبهان بود. جامعهی آماری این پژوهش را تمام دانشآموزن دختر و پسر سال سوم دبیرستانهای شهرستان بهبهان، در سال تحصیلی 90-1389، تشکیل داده است. از این جامعه آماری، نمونهای به تعداد 353 نفر، با روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای شامل 175 دانشآموز پسر و 178 دانشآموز دختر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامههای خودناتوانسازی تحصیلی (A-SH)، اقتدار والدین (PAQ) و شخصیت نئو (FF-I) استفاده شد. در ضمن، برای تحلیل دادهها از روشهای آماری تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) و رگرسیون چندگانه به دو روش ورود مکرر و مرحلهای استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین شیوههای مختلف فرزندپروری از لحاظ متغیر خودناتوانسازی تحصیلی تفاوت معنیداری وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه، با استفاده از روش ورود مکرر، مشخص شد که حدود 16% از واریانس خودناتوانسازی تحصیلی توسط متغیرهای شخصیتی تبیین میشوند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش مرحلهای نشان داد که فقط دو ویژگی شخصیتی روانرنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه توانایی پیشبینی خودناتوانسازی تحصیلی را دارا میباشند.
منیجه شهنی ییلاق؛ آمنه شجاعی؛ ناصر بهروزی؛ غلامحسین مکتبی
دوره 18، شماره 1 ، تیر 1390، ، صفحه 73-92
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی با بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 317 نفر بود که از بین جامعهی دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز با روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه هوش هیجانی شات، مهارتهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی با بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 317 نفر بود که از بین جامعهی دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز با روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه هوش هیجانی شات، مهارتهای اجتماعی (SSI) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (PWI) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری همبستگی پیرسون، همبستگی بنیادی و تحلیل رگرسیون همزمان و مرحلهای استفاده شد. آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که مؤلفههای هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی پیشبینهای مثبت بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر هستند، بدین معنی که هر چه میزان هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانشجویان دختر بیشتر باشد، میزان بهزیستی روانشناختی آنها نیز بیشتر است. همچنین، نتیجهی این پژوهش نشان داد که بر خلاف انتظار، مهارت حساسیت اجتماعی، پیشبین منفی بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر است. نتیجهی تحلیل رگرسیون مرحلهای نیز نشان داد که مهارتهای کنترل اجتماعی، حساسیت اجتماعی، حساسیت هیجانی و مؤلفههای تنظیم هیجان و بهرهبرداری از هیجان پیشبینهای مناسبی برای بهزیستی روانشناختی دانشجویان میباشند. همچنین، نتیجههای تحلیلهای همبستگی بنیادی نشان داد که چهار متغیر بنیادی (بُعد بنیادی) برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و مجموعه متغیرهای پیش بین مورد نیاز است، و هر چهار بُعد، از خرده مقیاسهایی از مجموعه پیشبین و ملاک تشکیل شدهاند.